چه حالی داد!!!!

سلام عزیزم

چند روز پیشم بودی منم یادم رفت بنویسم خیلی اذیتت کردم انقدر حال داد هی روسری تو در می آوردم بغلت می کردم

دیروزم پیشم بودی یه چیز جالب من از دست عصبانی بودم بابت حرفی که دیشبش زدی تو صبح زود اومدی پیشم دوستت نگار امتحان داشت توام باهاش اومدی خیلی تعجب کردم صبح زود اومدی

وقتی دیدی من از دست عصبانیم بوسم کردی واقعا تعجب کردم بعدش رفتی ،  شانس اوردم همین که رفتی دایی جون اومد بعدش اس دادی کجا بیام منم گفتم برو طبقه دوم

اومدی رو طبقه دوم منم یه کمی عصبانیتمو روسر خالی کردم دیدم نه تو امروز سرحالی یه کوچولو ناراحت شدی ولی هی بوسم میکردی تو بغلم دراز میکشیدی کلا تو فک بودم ای بابا مریمو از اینکارا

منم خیلی سنگین اصلا بوست نکردم از ساعت ۹ شروع کردی به بوس و ... من تا ساعت ۱۳ تا دایی جون رفت خونه توام اومدی تو آموزشگاه

دیگه حس بوس کردن من شورع شد هی تو بوس میکردی  هی من بوس میکردم خلاصه هرچی اوغده بوس کردن بود دیروز رو سرت خالی کردم

جان دادا چه حالی داد هروقت عشقم می کشید بوست میکردم

تازشم کلی ج ج خ کردم خیلی حال داد انقدر اذیتت کردم همش میگفتی خسته شدم ولی داشتی دورغ می گفتی هی ناز میکردی

یه کمی ام درباره خانوادم گفتم خندیدی البته سئتی هاشونو

دوستت مریم اومد آموزشگاه اتفاقی هم دیگه رودیدن خیلی خوشحال شدی کلی ام سر به سر اون گذاشتم خندیدیم

بعدش تو مریم رفتین ۲۰ دقیقه بعدش زنگیدی که کامران بیا من میخوام برم خونه تنهام حوصله ندارم

منم اومدم رفتیم به سمت کشوری از اون کوچه پس کوچه های  که همیشه میریم ، یادته!!!

کلی ام حرف زدیم

تاکسی خونه شما دو نوع داره یکی شخصی که تو راه سوار میشی یکی ام خطی که تاکسیش زرد رنگه

تو بهم قول قول قول دادی که همیشه تاکسی زرد رو سوار بشی ولی دیروز زدی زیر قولت دیدم که سوار شخصی شدی اتفاقی دیدم انتظار داشتم بگی البته خواستی بگی و فهمیدم یادت رفت

امروز یه جوری که نفهمی به یادت میارم ببینم میگی یا نه؟؟

تاریخ : 1390/5/27

رنگشم به رنگه چشمات میکنم

اه خواستم به رنگ چشمات بکنم یادم نبود رنگ چشمات منحصر به فرد

دوســــــــــــــت دارم

خیــــــلی دوســــــــــت دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد